.


در خبرها می خواندم که آقای علیرضا زرگر، مدیر جایزه ی مهرگان، "در اعتراض به ممانعت مسؤولان نمایشگاه از برگزاری نشست‌های علمی و ادبی جایزه مهرگان در روزهای دوشنبه نهم، چهارشنبه یازدهم و پنجشنبه دوازدهم اردیبهشت‌ماه ۱٣٩٨، عصر سه‌شنبه دهم اردیبهشت‌ماه غرفه خود را در نمایشگاه کتاب تهران تعطیل کرد.
علیرضا زرگر با تأکید بر ضرورت رعایت حقوق اجتماعی و احترام به شأن و شخصیت نویسندگان و منتقدان گفت: به دنبال رفتار غیرمتعارف و نادرست دست‌اندرکاران نمایشگاه، تعطیل کردن غرفه جایزه مهرگان حداقل کاری بود که باید انجام می‌دادیم."
اول این که خیلی متأسفم که چنین اتفاقی افتاده است، چرا که با بریده شدن هر صدایی در جامعه، ما بیش تر در این منجلابی که درش افتاده ایم فرو می رویم. اما آقای زرگر با تیم داوری اش، سال گذشته برج سکوت را به دلیل این که نشر نیستان چاپ کرده بود، در بخش نهایی جایزه ی مهرگان شرکت ندادند! کیفیت داستانی و ادبی کتاب هایی که در بخش نهایی شرکت داشتند و جایزه گرفتند بماند بر عهده ی مخاطبان این خط. نکته رفتار دوگانه ای است که امثال آقای زرگر از خود نشان می دهند؛ وقتی خود در مقام تصمیم گیری قرار می گیرند و پای منافع شخصی و نزدیکی های قومی و قبیله ای در میان می آید، در برخورد حذفی (و البته چراغ خاموش و در سکوت) کوچک ترین تردیدی به خود راه نمی دهند و به نام جایزه ی ادبی، ادبیات و داستان را سلاخی می کنند اما وقتی همان برخورد با ایشان می شود، هیچ گونه برنمی تابند و به سرعت و شدت واکنش نشان می دهند و در پوستین مظلوم نمایی و حق خواهی فریادها می زنند!
الغرض، این ها را نوشتم شاید مگر فهمی اتفاق بیفتد. شاید مگر همه چیزمان به همه چیزمان بیاید. این گونه دوزیستی ها دیگر جواب نمی دهد، نمی شود موقع بار بردن مرغ بود و وقت تخم گذاشتن شتر. دم خروس که بیرون می زند، با قسم حضرت عباس پنهان شدنی نیست!


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها